۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

دیگر این روش جواب نمی‌دهد...

به نظرم در این دوره و زمانه ، ممنوع التصویر ، ممنوع الکار و ممنوع الزندگی کردن آدم‌ها بیشتر باعت جلب توجه برای فردی می‌شود که می‌خواهند کمتر دیده شود و محدودتر از قبل به نظر برسد. مثل اون بنده‌ی خدایی که با درست کردن یک کلیپ 3 دقیقه‌ای توانست نتیجه انتخابات رو به نفع خودش عوض کنه ؛ گرچه ممنوع التصویر هم بود...
از اخراج کردن یک مجری و گزارشگر ورزشی و ممنوع التصویر کردن خانواده‌اش به کجا می‌توان رسید ؟
۱ نظر

خنده به چه قیمتی ؟

امشب هم به لطف دوستان به تئاتر دعوت شدم. تعریف‌های دیگری شنیده بودم و چیزی که تماشا کردم  هزار برابر متضاد با تبلیغ‌ها و گفته‌‌ها بود و در آخر سوالاتی در ذهنم ایجاد شد ؛ آیا شادی و خنده برابر با هم هستند یا اینکه در اکثر موارد با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند ؟ چه چیز مردم را به سمت این جور نمایش‌های سخیف سوق می‌دهد ؟ چرا مردم حاضرند به هر قیمتی بخندند ؟

کارگردان معتقد بود که نمایشی که به اجرا در آمده ، طنز است ولی به عقیده‌ی من او دقیقا در خلاف جریان طنز حرکت کرده است ، به این دلیل که قصد او نه تنها بیان چهره زشت مشکلات و انحرافات برای اصلاح ، بلکه برای استفاده از آنها برای کشاندن مردم به سالن‌ تئاتر بوده است.

چه لزومی دارد که در یک نمایش ، با الفاظ جنسی و حرکات مستهجن شأن و منزلت زن را زیر سوال ببریم که یکسری بیننده‌‌ی از همه چی بی‌خبر ، هرهر و کرکر کنند و خوشحال باشند که توانسته‌اند یک روز دیگر هم بخندند و به اصطلاح خودشان شاد باشند ؟

متاسفانه ما خیلی وقت‌ها ، خیلی چیز‌ها را برای جنبه‌ی اقتصادیِ ماجرا قربانی می‌کنیم...