دوباره سلام. این قسمت را با پرسش یک سوال آغاز می کنم :


اگر راننده در حق ما جفا کرد ؛ آیا ما خودمان نباید آدم باشیم ؟


جواب این سوال دو حالت دارد که باید خودت شما انتخابش کنید :

1-  آدم باشیم.     2- آدم نباشیم.


به نظر من جواب درست تر گزینه یک است زیرا اگر آدم نیستید ، چطور سوار تاکسی شدید ؟ چطور این نوشته را 

می خوانید ؟ و هزار و یک سوال دیگر که با کلمه پرسشیِ " چطور"  شروع می شود. پس من با استفاده از ذهن خلاق شما ثابت کردم که شما آدم هستید. پس باید مثل آدم برخورد کنید. اگر نظر شما متفارت است ، بقیه متن را نخوانید چون من با توجه به گزینه اول این مطلب را می نویسم.

من اینجا این همه غرغر کردم و از رانندگان محترم نقد به عمل آوردم ، حالا وقت آن رسیده است که شروع کنیم و یک سیخونکی هم به خودمان بزنیم. برای این کار باید اول بدانیم که ما در قبال راننده چه مسئولیت هایی داریم ؟


مسئولیت ما در قبال رانندگان این است که :


1 - سلام کنیم : فکر می کنم خیلی ساده باشه. وقتی ما وارد جایی می شویم طبق آداب معاشرت باید سلام کنیم. شما

می توانید با استفاده از مواردی که برای شما ذکر می کنم این وظیفه را انجام دهید.

وقتی وارد تاکسی شدید ، می توانید بگویید :  سلام آقا ، سلام موسیو ، سلام حاج آقا ، سلام استاد ، سلام سوسیس و ...

( البته اگر از مورد آخر استفاده کنید ، راننده ماشین رو کنار میزنه و در جواب میگه : " گم شو پایین بی شعور " )

من به شخصه این مورد آخر را برای وقتی که ماشین رو اشتباه سوار شدید و از روی کم رویی ، خجالت می کشید تا به این موضوع اعتراف کنید ، توصیه می کنم. اگر هم کتک خوردید اشکال نداره ؛ بعدا خاطره می شه. صد البته یک راه دیگری هم وجود دارد. اینکه خجالتی نباشید و از راننده خواهش کنید تا ماشین را نگه دارد. وقتی پیاده شدید و ماشین حرکت کرد ، راننده با خودش می گوید : " نفهم ما رو علاف کرده ؛ بی شعور "

 اگر توجه کرده باشید در هر صورت فحش می خورید. پس اگر به دنبال خاطره سازی برای آیندگان و دوستان خود هستید ، از گزینه " سلام سوسیس " استفاده کنید.


2 -  درِ ماشین را محکم نبندیم : شما خودت رو بذار جای راننده‌ی بی چاره. مگه یک نفر که با تاکسی زحمت می کشد و کار می کند ، با این مشکلات اقتصادی چقدر درآمد دارد که  بخواهد کلی خرجِ تعمیرِ درِ ماشین بکند ؟ اگر بطور مثال یک راننده روزی حدود پنجاه نفر مسافر را جا به جا کند و هر نفر بخواهد مثل گوریل درِ ماشین را به هم بکوبد ، بعد از گذشت 2 ماه ، شک نکنید از آن ماشینِ با کیفیتِ ساختِ داخل ، چیزی جز یک تکه آهنِ مچاله شده باقی

 نمی ماند. ( چِقَدرِ خوبِ نِوِشتَمِ. بَهِ بَهِ )


3 - وقتی پیاده می شویم تشکر کنیم : این مورد هم خیلی ساده است. وقتی کسی کاری را برای شما انجام 

می‌دهد ، می توانید با تشکر کردن مقداری از زحمات شخص مقابل را جبران کنید.

روایت شده است در زمان های قدیم فردی بود که علاقه زیادی به تشکر کردن داشت. او وقتی وارد محفلی می شد ، به جای سلام ، از عبارت " تشکر " استفاده می کرد. از این رو همه‌ی مردم شهر او را " آقای تشکر" صدا می زدند. سالیان دراز سپری شد و زمانِ دریافتِ شناسنامه رسید. او را گفتند : " چه نامی برای خود برگزیدی ؟ " و آن شخص جواب داد : " تشکر " ( خاطراتِ پدربزرگِ بهنامِ تشکر )

 

به نظر من اگر به همین سه اصل عمل کنیم  ، رفتار راننده با ما نیز تغییر خواهد کرد و باعث می شود تا اعصاب راننده نیز راحت تر باشد. به همین سادگی ، به همین رانندگی.

 

________________________________________________________


پ.ن : اگر همین راننده ها نباشن کار مملکت رو زمین می‌مونه.

پ.ن 1 : اگر راننده فقط مسافر دربستی سوار می کرد ، شما مختاری که از طرف خودت و هم از طرف من در ماشین رو محکم تر از گوریل بکوبی چون درآمدش بیشتر از بقیه راننده ها هست.

پ.ن 2 : ببخشیدا ؛ نمی دونم چرا تو این قسمت انقدر از جناب کسره استفاده شد.

(   ِ ) ----  ایشون رو میگم.