دروغ چیست ؟
در نظر پاول اکمن (Paul Ekman)، دروغ عبارت است از انتقال هرگونه اطلاعات نادرست (Miss Information) و یا در بعضی موارد عدم انتقال اطلاعات.
مثلا وقتی شخصی حال شما را میپرسد و شما میگویید خوبم، در حالی که حال خوبی ندارید، در واقع اطلاعات نادرستی رو به فرد مقابل انتقال دادید و همین در نظر پاول اکمن دروغ تلقی میشود.
حالا فرض کنید که شما در کار معاملهی املاک هستید و میدانید که ساختمانی که میخواهید آن را به مشتری اجاره دهید مشکلی دارد و شما از مطرح کردن این مشکل خودداری میکنید. در این مورد هم شما مرتکب دروغگویی شدهاید.
کودک از ۶ ماهگی کشف میکند که دروغ گفتن دارای مزیتهایی هست که در صادق بودن نیست. مثلا اگر در یک مهمانی کسی به او توجه نکند، شروع میکند به گریه کردن و بهانه گرفتن و بعد از جلب توجه و محبت دیگران ( به خصوص پدر و مادر )، گریه کردن را متوقف میکند.
همین مکانیسم با بزرگتر شدن کودک تکامل مییابد و پیچیدهتر میشود.
فرد بعد از اینکه دروغ میگوید، به صورت ناخودآگاه، در ذهنش شروع به پردازش اطلاعات و توسعه و پرورش دروغ گفته شده میکند. او سعی میکند سوالات و واکنشهای بعدی طرف مقابل را پیشبینی کند و از برای آنها جوابی حاضر کند. در اصطلاح، ذهن فرد دچار Cognitive load میشود و همین مکانیسم، مصرف انرژی زیادی را برای فرد دروغگو به همراه دارد.
فرد دروغگو برای کمتر کردن این انرژیای که توسط مغز مصرف میشه و کاهش فشار روانی - توجه کنید که ذهن فرد دروغگو در حال پردازش شدید اطلاعات و پیشبینی و آماده کردن اطلاعات نادرست بعدی است تا همیشه یک قدم از فرد مقابل جلوتر باشد. - به صورت خوردآگاه و ناخودآگاه به روشهایی روی میاره که چند نمونه معروفش رو براتون میگم :
کلمات مشترک بین سوال و جواب
فرض کنید از شخص دروغگو سوال میشود :
- پارسال برای تعطیلات کجا رفتی ؟
شخص دروغگو ( فردی که به هر دلیل و انگیزهای نمیخواهد به این سوال جواب درست بدهد ) بعد از شنیدن سوال دچار Cognitive load شدید میشود و نیاز دارد برای فکر کردن زمان بخرد و همچنین به دلیل مقدار انرژی صرف شده برای پردازش اطلاعات، توان جملهسازی مستقل و متفاوت از سوال را ندارد و احتمالا اینطور پاسخ میدهد :
- تعطیلات پارسال...[مکث]...تعطیلات پارسال من رفته بودم مراکش.
اگر دقت کنید توی این مثال در سوال و پاسخ کلمات مشترکی یافت میشود. در واقع فرد دروغگو از کلمات و اصطلاحات فرد مقابل، که در سوال مطرح شدهاند، برای جواب دادن به همان سوال استفاده میکند.
البته هر گردی گردو نیست 😀
هرکی از کلمات سوال برای دادن جواب استفاده میکنه لزوما دروغ نمیگه.
تکرار بر اساس حافظه
بعضی وقتها فرد دروغگو، که خود را از قبل برای گفتن دروغ آماده کرده است، جملههایی را برای پرسشهای احتمالی به خاطر میسپارد و از آنها استفاده میکند.
مثالی از این حالت توی ذهنم نیست ولی یکی از نشانههای تشخیص این نوع دروغها اینکه بعد از پرسیدن سوال و شنیدن جواب، شما حس میکنید بخشهایی از جواب با سوال شما مطابقت نداره و یا اینکه فرد دروغگو خیلی سریع جواب سوال شما به طور کامل میده. ( بدون اینکه فکر کنه )
فرار از سکوت
فرد دروغگو همیشه به دنبال بازخورد از محیط و فرد مقابل میگردد تا بتواند دروغهای بعدی را براساس این بازخوردها تنظیم کند، به خاطر همین فضای سکوت ( حالتی که هیچ بازخوردی وجود ندارد و یا کمتر از حالت عادی است )، فشار روانی بسیار زیادی را به فرد دروغگو تحمیل میکند و او سعی میکند تا با پرسیدن سوالها و یا دادن اطلاعات اضافه، فرد مقابل را به صحبت کردن وادارد و از آن بازخورد بگیرد.
در اتاقهای بازجویی از همین تکنیک استفاده میشود. اتاق تاریک است و بالای سر متهم یک چراغ روشن است و صورتش را روشن میکند. بازجو صورت متهم را میبیند ولی متهم صورت بازجو را نمیبیند و نمیتواند از او بازخورد بگیرد. به همین خاطر تشخیص دروغ برای بازجو راحتتر میشود.
روش مطمئن شدنش رو هم بلدم ولی نمیگم 😀
غیر شخصی کردن ماجرا
شخص الف : آیا تا به حال رشوه گرفتهاید ؟
فرد دروغگو : ببینید، بذارید یه چیزی بهتون بگم، رشوه اقتصاد کشور رو نابود میکنه. رشوه گرفتن واقعا خجالتآوره...
در این مثال فرد دروغگو سعی میکنه تا غیرشخصی کردن مسئله، از دادن اطلاعات درست به فرد سوال کننده طفره بره.
اگر دوست داشتید بیشتر بخونید، میتونید به ۲ تا کتاب مراجعه کنید.
1) The honest truth about dishonesty - Dan Ariely
2) Telling lie - Paul Ekman
چند نکتهی دیگر :
۱. اگر دروغگوی خوبی نیستید با تمرین و مهندسی رفتارهاتون نمیتونید دروغگوی خوبی بشید.
۲. تحقیقات انجام شده در آمریکا نشون داده که ماموران گمرک، بازجوها و ماموران اف.بی.آی قابلیت تشخیص دروغ کمتری نسبت به آدمهای عادی دارن! ( عجیب ولی واقعی )
۳. صحبت کردن هم مثل دروغ گفتن Cognitive load بالایی را در مغز ایجاد میکند.